صندوق اعتباری هنر زیر ذره بین

صندوق اعتباری هنر زیر ذره بین هنر شهر: نام حسین انتظامی اینروزها بیشتر از آن که یادآور شفافیت اداری باشد، با شبکه ای از انتصابات همسو گره خورده؛ شبکه ای که استقلال نهادهای فرهنگی را زیر سؤال برده است.



سرویس فرهنگ و هنر مشرق

- روز شنبه اعضاء جدید هیات مدیره صندوق اعتباری هنر طی مراسمی با حضور حسین انتظامی، معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عرضه شدند.
حسین انتظامی بار دیگر در مرکز انتصابات فرهنگی قرار گرفت؛ جایی که منتقدان می گویند تصمیم ها نه در نهادها، بلکه در حلقه ای محدود و پشت درهای بسته گرفته می شود. بنا بر اعلام رسمی، منوچهر شاهسواری، حمیدرضا نوربخش، مرتضی کاظمی، علی غیاثی ندوشن و سعید توکل بعنوان اعضاء جدید هیات مدیره صندوق اعتباری هنر منصوب شدند. همینطور منوچهر شاهسواری بعنوان رییس هیات مدیره و حمیدرضا نوربخش بعنوان نایب رییس انتخاب شدند.
با این حال، این انتصابات از همان شروع با واکنش ها و انتقادهایی در بین بخشی از فعالین فرهنگی و رسانه ای همراه بوده است. به نظر می آید چینش جدید هیات مدیره، بالاتر از آن که حاصل یک پروسه مستقل و شفاف باشد، نتیجه نقش آفرینی مستقیم حسین انتظامی، معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ نقشی که به زعم آنان در عمل اختیار و تصمیم گیری را در این نهاد به یک محور مشخص گره می زند.
برخی تحلیل ها با اشاره به سوابق حرفه ای و ارتباطات نزدیک اعضاء جدید هیات مدیره، این ترکیب را حلقه ای از مدیران همسو و نزدیک به انتظامی توصیف می کنند؛ حلقه ای که به باور منتقدان می تواند به تثبیت تسلط مدیریتی وی در صندوق اعتباری هنر منجر شود.
منتقدان اعتقاد دارند آن چه در صندوق اعتباری هنر رخداده، نه یک تغییر مدیریتی معمول، بلکه تثبیت نفوذ حسین انتظامی در پوشش «انتصاب قانونی» است. در این نگاه، صندوقی که مقرر است نهادی حمایتی و فراجناحی برای جامعه گسترده هنرمندان باشد، در معرض تبدیل شدن به ساختاری بسته و وابسته به یک شبکه محدود مدیریتی قرار می گیرد وتمرکز تصمیم سازی در چنین چارچوبی، می تواند استقلال عملکرد صندوق را تحت الشعاع قرار دهد و زمینه ساز تشکیل نوعی مدیریت متمرکز شود که در آن، بدون هماهنگی با محور اصلی قدرت، «آب هم از آب تکان نخورد».
در مقابل، حامیان این انتصابات بر تجربه مدیریتی و سابقه صنفی اعضاء جدید تاکید دارند و اعتقاد دارند این ترکیب می تواند به افزایش هماهنگی، سرعت تصمیم گیری و استمرار خدمات صندوق کمک نماید. با این وجود، فقدان توضیح شفاف درباره ی سازوکار انتخاب اعضا و معیارهای انتصاب، بازهم پرسش هایی را در افکار عمومی و بدنه فرهنگی کشور باقی گذاشته است.

بیشتر بخوانید:


مدیران فرهنگی از بین نمی روند، بلکه از سازمانی به سازمان دیگر جابجا می شوند! در مجموع، انتصاب هیئت مدیره جدید صندوق اعتباری هنر، بالاتر از آن که یک جابه جایی مدیریتی ساده تلقی شود، به موضوعی قابل تأمل در نسبت میان قدرت، شفافیت و استقلال نهادهای حمایتی فرهنگ و هنر تبدیل گشته است؛ موضوعی که در ماههای آینده و در نحوه عملکرد این هیات مدیره، بالاتر از پیش مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.
منوچهر شاهسواری در این میان، تمرکز انتقادها بالاتر از همه متوجه منوچهر شاهسواری است؛ چهره ای که بگفته منتقدان، هم زمان در چندین جایگاه مهم فرهنگی و سینمایی فعالیت دارد. دبیری جشنواره فیلم فجر، عضویت و ریاست در هیات مدیره صندوق اعتباری هنر و نقش آفرینی در چارچوب های صنفی سینما، همچون مسئولیت هایی است که منتقدان آنرا مصداق «چندشغله بودن» و تمرکز قدرت می دانند.
آیا چند شغله بودن شاهسواری در دوره ای که مدیرعاملی خانه سینما را برعهده داشت، درحال تکرار شدن است؟
از بنیاد رودکی تا صندوق اعتباری هنر، رد پای حسین انتظامی در تصمیمات کلان دیده می شود؛ رد پایی که به باور منتقدان، تمرکز قدرت را به اوج رسانده است. بعضی از این منتقدان، عملکرد شاهسواری در برگزاری دوره گذشته جشنواره فیلم فجر را نیز محل مناقشه می دانند و اعتقاد دارند نحوه مدیریت این رویداد، با حاشیه ها و انتقادهای گسترده ای همراه بوده است. همینطور اظهاراتی در فضای رسانه ای مطرح شده که انتخاب برخی مکانها و نگاههای نمادین در دوره ی جدید جشنواره، می تواند به تضعیف وجهه مردمی این رویداد منجر شود.
بخشی از انتقادها به نقش شاهسواری در تحولات اخیر خانه سینما بازمی گردد. منتقدان مدعی اند وی در انتخابات هیات رئیسه این نهاد صنفی دخالت مستقیم داشته تا ترکیبی هماهنگ با دیدگاه های خود و اطرافیانش بر ساختار خانه سینما حاکم شود. ابراز نگرانی های در مورد چنین روندی، در ادامه به صندوق اعتباری هنر نیز تسری یابد و منابع مالی و حمایتی صندوق، بجای توزیع عادلانه، بسمت گروه ها و افراد خاص سوق داده شود.
در مجموع به نظر می آید عملکرد مدیریتی فعلی را مغایر با اصول عدالت محوری، شفافیت و توزیع منصفانه منابع ارزیابی می کنند و اعتقاد دارند هدف گرایی مدیریتی نباید به بهای نادیده گرفتن عدالت و حقوق بدنه گسترده هنرمندان تمام شود.
در مقابل، حامیان ترکیب جدید هیات مدیره، بر تجربه اجرایی و سابقه صنفی اعضا تاکید دارند و اعتقاد دارند هماهنگی مدیریتی نمی تواند به افزایش کارایی صندوق منجر شود. تداوم انتقادها نشان داده است صندوق اعتباری هنر در دوره جدید، بالاتر از هر زمان دیگری زیر ذره بین افکار عمومی و جامعه فرهنگی قرار خواهد داشت و عملکرد هیات مدیره جدید، تعیین کننده میزان اعتماد یا بی اعتمادی به این نهاد حمایتی خواهد بود.

مرتضی کاظمی معاون پیشین هنری وزارت فرهنگ و ارشاد و از مدیران همیشگی این نهاد

h3>اعضای هیات مدیره زیر ذره بین منتقدان/اتصال به حراج تهران
منتقدان تنها به رییس هیات مدیره بسنده نکرده و درباره ی دیگر اعضاء ترکیب جدید نیز پرسش ها و تردیدهایی را مطرح می کنند:
کارنامه مرتضی کاظمی معاون پیشین هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام با «حرف وحدیث هایی» همراه است؛ همچون مباحثی که در سالهای قبل پیرامون حراج تهران مطرح شده و بخشی از کارشناسان و منتقدان هنرهای تجسمی با آن آشنا هستند. این گروه اعتقاد دارند روشن شدن نسبت و نقش وی در آن دوره، برای افکار عمومی لازم است.
در روزهای آخر سال ۱۳۹۷ سید مسیح بهشتی و هادی جوادی بخشی از سهم خودرا به مرتضی کاظمی انتقال می دهند و رضا اسماعیل نیای امیردهنده، علیرضا سمیع آذر را شریک مالی شرکت می کند، بنابراین چنین حرکتی حراج تهران حالا شامل پنج شریک تجاری است که دو نفر از آنان از شخصیت های اثرگذار در بدنه دولت و یک نفر نیز فرزند مغز متفکر حوزه فرهنگ و هنر در دولت های اصلاحات و اعتدال است. سال ۱۳۹۸ با تغییرات در بنیاد رودکی حرف وحدیث ها حول مرتضی کاظمی پررنگ شد، مردی که ردپایش در بیشتر حوزه های اقتصادی فرهنگ و هنر دیده می شود و بعنوان رییس هیات مدیره بنیاد رودکی انتخاب شده است.
مجموعه حراج تهران در سال ۱۳۹۱ به شکل نهادی مستقل و خصوصی شکل گرفت. این حراج معرفی بهترین نمونه های هنر مدرن و معاصر ایران، از هنرمندان پیشگام و نام آشنا گرفته تا جوانان، به مجموعه داران هنری و مخاطبان جهانی را هدف اصلی خود قرار داده است.
این جملاتی است که در سایت حراج تهران ذیل «درباره ما» آمده است؛ اما با کمی جست وجو می توان فهمید داستان حراج تهران امروز در سال ۱۳۹۴ رقم خورده است. در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، مؤسسه غیرتجاری «حراج هنر تهران» با مبحث برگزاری نمایشگاه، دوسالانه، اکسپو و حراج آثار هنری توسط سید مسیح بهشتی (فرزند سید محمد بهشتی)، هادی جوادی و رضا اسماعیل نیای امیردهنده تأسیس می شود؛ اما داستان این مؤسسه زمانی جذاب می شود که در روزهای آخر سال ۱۳۹۷ سید مسیح بهشتی و هادی جوادی بخشی از سهم خودرا به مرتضی کاظمی انتقال می دهند و رضا اسماعیل نیای امیردهنده، علیرضا سمیع آذر را شریک مالی شرکت می کند، بنابراین چنین حرکتی حراج تهران حالا شامل پنج شریک تجاری است که دو نفر از آنان از شخصیت های اثرگذار در بدنه دولت و یک نفر نیز فرزند مغز متفکر حوزه فرهنگ و هنر در دولت های اصلاحات و اعتدال است.

در جلسه دادگاه گروه عظام، عباس ایروانی متهم ردیف اول در دفاعیات خود می گوید علاوه بر فعالیتهای اقتصادی، دستی هم در بخش هنری داشته است و در چهارمین دوره حراج تهران اقداماتی انجام داده است.

عباس ایروانی مدیر شرکت عظام است که به افترا قاچاق سازمان یافته و حرفه ای قطعات خودرو به شکل کلان و عمده تحت پیگرد قانونی می باشد. گروه قطعات خودروسازی عظام از ۱۲ شرکت بزرگ تولیدی با مبحث تولید قطعات خودرو از سال ۷۶ کار خودرا شروع کرده و در استانهای تهران، آذربایجان شرقی، گیلان، البرز و اصفهان دارای شرکت های گوناگون است و شرکت مادر آن در تهران وجود دارد.
دوره چهارم حراج تهران در خرداد ۱۳۹۴ برگزار می شود، در همان سالی که فرزند سید محمد بهشتی مبادرت به تأسیس مؤسسه ای برای برگزاری حراج تهران می کند؛ اما رابطه خانواده بهشتی با گروه عظام در کجا رقم خورده است؟
در ششم بهمن ماه ۱۳۸۹، شرکت توسعه گردشگری سبا نگار پردیسان با ترکیبی جذاب در روزنامه رسمی کشور ثبت می شود. این شرکت با مبحث مرمت و احیا، تجهیز و بهره برداری بناهای تاریخی و فرهنگی، ساماندهی جاذبه های طبیعی و تاریخی و... تأسیس می شود و سهام داران آن شامل شرکت سرمایه گذاری عظام با نمایندگی علی اسلامی بیدگلی، علیرضا سمیع آذر، سید محمد بهشتی، زهرا عسگری و محمدعرفان کاظمی (فرزند مرتضی کاظمی) تأسیس می شود.
تا بدین جای ماجرا نشان داده است چطور پای ایروانی بواسطه شخصیت هایی چون محمد بهشتی، علیرضا سمیع آذر و مرتضی کاظمی به حراج تهران باز می شود و چطور مدیران دولتی در یک ساختار شبکه ای موفق به تولید قدرت در عرصه تجسمی و ایجاد انحصار در عرضه و تقاضای آثار هنری می شوند؛ اما ماجرا زمانی جالب تر می شود که ردپای علی اسلامی بیدگلی را دنبال می نماییم.

اسلامی بیدگلی از چهره های سرشناس حوزه اقتصاد در دانشگاه بود که از شخصیت های مهم در راه اندازی شرکتی متعلق به هلدینگ گروه مالی است. این شرکت طبق اطلاعات مندرج در سایت خود، در تیرماه ۱۳۸۴ تأسیس شده است. ردپای این هلدینگ را می توانید در یکی از خبرهای داغ سالهای قبل جست وجو کنید، جایی که علی معلم دامغانی، رییس فرهنگستان هنر از کشف ۵۰۰ اثر هنری دزدی در فرهنگستان اطلاع داد که ازقضا متعلق به هلدینگ مالی بود.
علی معلم در شهریور ۱۳۹۶ گفته بود «آن اوایل که شرکت... (وابسته به یک بانک) راه اندازی شده بود؛ ۱۳۰ اثر را در نمایشگاه مؤسسه فرهنگی هنری صبا (وابسته به فرهنگستان هنر) به معرض نمایش گذاشتند؛ اما بعد با پرداخت مبلغ کمی تلقی اجاره کردند و هر زمان که می خواهند تابلویی را می آورند یا می برند. این آمدن و رفتن وجهی ندارد و به نظر می آید از نام فرهنگستان هنر سوءاستفاده می شود. این همکاری در زمان ریاست بنده انجام نشده و به زمان مدیریت آقای ز... (مدیر صبا از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸) انجام گرفته است. چرا باید این تابلوها را بیاورند فرهنگستان؟ چون نام فرهنگستان اعتبار می دهد و قیمت تابلوها هم افزوده می شود، در واقع این پدیده نانی است اما در نمای فرهنگی!»
آن روزها علی معلم درباره ی این اتفاق مدعی شده بود «پولشویی می شود و وقتی تابلو را به فرهنگستان می آورند که از اینجا ببرند؛ تابلوشویی هم می شود(!) مانند قالیشویی، به این منظور که برای عرضه به بازار و فروش، دیگر این تابلو کثیف نیست و از فرهنگستان آمده است. ان شاءالله مقداری که اوضاع من بهتر شود از این آقا و همراهان این آقا شکایت قانونی می کنم.»

در همان زمان علیرضا سمیع آذر در گفتگو با خبرآنلاین مدعی می شود که از دید من بانک مذکور بعنوان یک بانک پیشگام در این سال ها آثاری را خریداری و در یک موزه نگه داری کرد، اقدامی که انتظار داشتیم از طرفی بانکها هم صورت گیرد اما این اتفاق رخ نداد، البته بانکهای دیگری هم آثاری را به شکل محدود خریداری کردند ولی آنها را به موزه تبدیل نکردند.
او سپس در انتقاد بگفته علی معلم می گوید که همه جامعه هنری می دانستند که این آثار بوسیله ی یک بانک خریداری شده است و هیچ کس شکی نداشت، همه ما همچون من در مراسم افتتاحیه موزه حضور داشته و آثار را دیدیم. یک دفعه یک فردی بعد از هشت سال فهمیده این آثار مالکیت مخدوشی دارند، ادعای گنگ و مبهمی که یک نفر را در جامعه هنری قانع نکرد و یک سوءظن بی مورد بود.»
با رفتن علی معلم از فرهنگستان هنر، تیم سابق برای احیای موزه بانک مذکور به این نهاد بازمی گردند که نقش بهشتی در این امور پررنگ است.
مدیر حراج تهران با پاسخ تند علی معلم مواجه گردید. اما داستان این بلوا ریشه تاریخی دارد. در اوایل سال ۸۱ شایعاتی بر مبنای فروش بخشی از آثارِ گنجینه هنرهای معاصر توسط دو مسئول وقت یعنی علیرضا سمیع آذر، رییس اداره کل هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر و همینطور مرتضی کاظمی، معاونت وقت هنری وزارت ارشاد نقل محافل مهم هنری می شود. باآنکه هیچ وقت این شایعه اثبات نمی شود؛ اما ماجرا منجر به طرح قانونی می شود که توسط مرتضی کاظمی، علیرضا سمیع آذر و سید محمد بهشتی، رییس سازمان میراث فرهنگی نگاشته می شود، بر مبنای این که آثار غیرقابل نمایش به شکل قانونی به فروش می رود. شورای نگهبان این طرح را رد می کند. نتیجه این رویه برکناری مرتضی کاظمی از سمت معاونت هنری در دوره احمد مسجدجامعی است.
در سال ۱۳۹۲ نیز امین اموال دفتر تجسمی وزارت ارشاد مبادرت به خروج بخشی از آثار هنری موجود در انبار می کند که سر از موزه این بانک در می آورد. هرچند علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد وقت در مصاحبه با ایسنا مدعی شد: «متأسفانه امین اموال، بدون هیچ اجازه ای و کم کم این آثار را با شرایط خاص خارج کرده بود. بعضی از این آثار را به شکل لوله شده خارج کرده و دور از چشم مسؤلان حراست، آنها را بیرون برده بود»؛ اما امین اموال که مدرک تحصیلی چندانی نداشت، در گفتگو با افشین پرورش چیز دیگری را مطرح می کند.
مرتضی کاظمی که در دوران انتقال بخش های مختلف وزارت ارشاد به بخش خصوصی نقش پررنگی داشته از بانیان و عضو هیات امنای مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر است. کاظمی از مؤسسان مؤسسه توسعه هنرهای معاصر است که برای چندین سال مدیریتش به عهده مهدی افضلی، مدیرعامل سابق بنیاد رودکی است و حالا بعد از چند سال به حاشیه رفتن چهره هایی نظیر کاظمی او با انتصاب حسین انتظامی به بازی بازگشته است.

علی غیاثی ندوشن: از مدیران و کارکنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به باور منتقدان، نزدیکی اداری و مدیریتی اش با معاونت توسعه مدیریت و منابع، شائبه تبعیت و «حرف شنوی» را تقویت می کند؛ موضوعی که از دید آنان می تواند استقلال رای هیات مدیره را مخدوش کند.
علی غیاثی ندوشن پیشتر در سال ۱۳۹۴ بسمت مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد منصوب گردید. فعالیتهای وی در این سمت با حواشی قابل توجهی همراه بود و برخی گروه ها و اقشار مذهبی شهر یزد نسبت به عملکرد او ابراز نارضایتی کردند.
یکی از نقاط مورد توجه منتقدان، برگزاری جشنواره فرهنگی «صلح و وحدت» ویژه کودکان و نوجوانان ادیان ابراهیمی بود که با حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یزد اجرا شد. افتتاحیه این رویداد در آتشکده زرتشتیان انجام شد و برنامه هایی مانند پرواز بادبادک ها و رهاسازی کبوتر صلح در آن اجرا شد. این اقدامات، با وجود اهداف آموزشی و فرهنگی، در بین بخشی از جامعه محلی حساسیت هایی ایجاد کرد و واکنش های مختلفی نسبت به مدیریت وی در این نوبت بهمراه داشت. ندوشن از چهره های نزدیک به مرتضی کاظمی است.

حمیدرضا نوربخش: حضور مدیرعامل خانه موسیقی در هیات مدیره بالاتر از آنکه بر پایه تخصص مدیریتی در عرصه صندوق های حمایتی باشد، بعنوان پوششی برای ایجاد تنوع ظاهری در ترکیب هیات مدیره تلقی می شود؛ بگونه ای که بتوان ادعا کرد جمع فقط متشکل از دوستان و نزدیکان یک جریان خاص نیست.
انتخاب نوربخش بعنوان مدیرعامل خانه موسیقی چندین بار (برای چهارمین دوره) صورت گرفته است، که بعضی از منتقدان اعتقاد دارند روند انتخاب مدیرعامل در این نهاد با ایراداتی هم راه است. این منتقدان می گویند پروسه انتخاب امکان دارد خارج از انتظارات شفاف و قانونی باشد، هرچند نهاد رسمی خانه موسیقی این روند را مطابق اساسنامه می داند.
سعید توکل: برخی او را همان هنرمند رادیویی و تهیه کننده پیشین برنامه «صبح جمعه» رادیو می دانند و برخی دیگر از منتقدان، نسبت به هویت و سابقه دقیق او ابهام دارند. در هر دو برداشت، آن چه برجسته می شود، گمانه نزدیکی و سابقه دوستی با معاون وزیر ارشاد است؛ گمانه ای که تابحال توضیح رسمی شفافی درباره ی آن ارایه نشده است.

نگرانی از رفاقت محوری و فاصله طبقاتی با بدنه هنرمندان


در حالی که سخن از عدالت و حمایت هنرمندان است، منتقدان می پرسند آیا صندوق اعتباری هنر به حیاط خلوت مدیریتی حسین انتظامی تبدیل گشته است؟فراتر از اسامی، منتقدان اصل ترکیب جدید هیات مدیره را زیر سؤال می برند و می گویند این چینش نه برمبنای تخصص های مکمل و تجربه در عرصه حمایت اجتماعی از هنرمندان، بلکه بر پایه رفاقت ها و همسویی های مدیریتی شکل گرفته است. به اعتقاد آنان، هیات مدیره ای که اعضایش عموماً از طبقات متمول و بی دغدغه معیشتی هستند، چطور می تواند درد و رنج هنرمندان تنگدست و صدمه پذیر را درک کرده و برای آن چاره اندیشی مؤثر داشته باشد؟
در این چارچوب، برخی منتقدان به پیشینه و جایگاه اقتصادی مدیران ارشد دخیل در این انتصابات نیز اشاره کرده و اعتقاد دارند فاصله طبقاتی میان تصمیم گیران و جامعه هدف صندوق، به تضعیف کارکرد حمایتی این نهاد می انجامد.

شائبه ها مقابل مدیریت اجرایی صندوق


بخش دیگری از انتقادها ناظر بر تغییرات مدیریتی اخیر در صندوق اعتباری هنر است. منتقدان این جابه جایی را نوعی «کودتای مدیریتی» مقابل مدیریت اجرایی پیشین ارزیابی می کنند؛ تغییری که به زعم آنان با هدف متوقف کردن یا محدود کردن اقدامات اصلاحی و مفید صورت گرفته است. در این تحلیل، مدیرعامل صندوق یا باید با دستورات و جهت گیری های معاونت وزارت ارشاد همراه شود یا صحنه را ترک کند.
برخی حتی پا را فراتر گذاشته و می گویند در چنین شرایطی، ادامه فعالیت یک مدیر اجرایی مستقل در کنار هیات مدیره ای انتصابی و متمول، در عمل ناممکن است.
در مجموع، انتصاب هیات مدیره جدید صندوق اعتباری هنر، بجای آنکه آرامش و امید را به بدنه جامعه هنری تزریق کند، موجی از تردید و نگرانی را درباره ی شفافیت، عدالت محوری و استقلال این نهاد حمایتی برانگیخته است. حالا چشم ها به عملکرد عملی هیات مدیره جدید دوخته شده است؛ عملکردی که می تواند یا به ترمیم اعتماد از دست رفته بینجامد یا این نگرانی ها را به بحرانی عمیق تر در یکی از مهم ترین نهادهای حمایتی فرهنگ و هنر کشور تبدیل کند.

مورد خاص منوچهر شاهسواری


شنیده ها از آن حکایت می کند که با وجود انتقادات گسترده نسبت به نحوه برگزاری چهل وسومین جشنواره فیلم فجر، انتصاب باردیگر منوچهر شاهسواری بعنوان دبیر جشنواره، خیلی از اهالی سینما و رسانه را شگفت زده کرده است.
بر اساس اطلاعات غیررسمی، این انتصاب بدون مشورت گسترده با جامعه سینمایی و باتوجه به نقصها و حواشی دوره پیشین جشنواره انجام شده است. گفته می شود سفارش حسین انتظامی به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نقش کلیدی در این انتصاب داشته و نزدیک بودن علیرضا رضاداد به انتظامی نیز تاثیر قابل توجهی در بازگشت شاهسواری ایفا کرده است.
منتقدان، ضمن اشاره به سابقه شاهسواری در دوره پیشین و مشهور شدن او با عنوان «ابوالمشاغل» در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، پیشبینی می کنند که این تصمیم می تواند بار دیگر به بحث ها و شایعات غیررسمی در بین اهالی سینما و رسانه ها دامن بزند و استقلال دبیرخانه جشنواره از معاونت سینمایی را بالاتر از پیش به چالش بکشد.


منبع:

1404/10/03
09:09:45
0.0 / 5
10
تگهای خبر: آموزش , آنلاین , اقتصاد , بازی
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۲
هنر شهر

جدیدترین ها

هنر شهر

هنر و فرهنگ شهری - هنر شهر، نبض هنر خیابانی ، رنگ زندگی

honareshahr.ir - تمامی حقوق مالکیت معنوی سایت هنر شهر محفوظ است