سعید اكبری در گزارش هنر شهر؛
خیابانی سوتی هایم را زیرسبیلی رد کرد
هنر شهر: سعید اکبری که دو سالی است اجرای آیتم ورزشی برنامه صبحگاهی شبکه سه را بر عهده دارد از سختی دعوت از فوتبالی ها در اول بامداد سخن گفت و این که برخی را به هوای کله پاچه به آنتن آورده است.
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: تقریباً کاری نشدنی است که هرروز از دنیای ورزش و حواشی دو باشگاه جنجالی پرسپولیس و استقلال سخن بگویید اما اینها به گافی منشوری برای هجمه ها و انتقادهای هواداران باشگاه ها بدل نشود.
سعید اکبری که دو سالی است با فاصله هایی چند ماهه اجرای آیتم ورزشی برنامه صبحگاهی شبکه سه را بر عهده دارد اهتمام کرده از چنین گافی به دور باشد و اگر هم موردی به شعار و شوخی با این باشگاه های محبوب بدل شده است در ارتباط با میهمان برنامه بوده نه خودش!
اکبری حدود ۲ دهه روزنامه نگاری ورزشی را تجربه کرده و پس از این تجارب این روزها هر بامداد آیتم ورزشی برنامه «سلام بامداد بخیر» شبکه سه را اجرا می کند او حالا بعد از دو سال از سوتی ها، جنجال ها و اتفاقاتی می گوید که در برنامه اش رخ داده است. برخی آنها را هماهنگ شده دانسته اند و برخی را هم خودش با ترفندهایی پیش برده است.
متن این گفتگو را در زیر می خوانید:
* بسیاری از مجریان از رادیو به تلویزیون می آیند اما شما از روزنامه نگاری تبدیل به مجری شدید. چطور این اتفاق رخ داد؟
من ابتدا بعنوان دبیر بخش ورزشی برنامه سلام بامداد بخیر کارم را با شبکه سه شروع کردم. همان زمان بحث بود که بتوانم اجرا را هم بر عهده بگیرم چون مجری ورزشی نداشتیم و حسین کلهر این بخش را اجرا می کرد. رفته رفته این شانس را پیدا کردم تا بتوانم گفت و گوی ضبطی برای برنامه داشته باشم. ابتدا با جواد نکونام کاپیتان وقت تیم ملی، سپس با رضا قوچان نژاد پس از خداحافظی جنجالی اش از تیم ملی و در آخر با امیر علی اکبری بوکسور مطرح کشورمان گفت و گوی ضبطی داشتم که خدا را شکر هر یک بازخوردهای خودش را داشت؛ بخصوص مصاحبه با قوچان نژاد. پس از پخش این سه مصاحبه کم کم زمینه برای اجرای زنده من مهیا شد که این اتفاق با کمک مسؤلان شبکه سه و همچنین تلاش دوستانم در برنامه سلام بامداد بخیر رخ داد.
* احتمالاً هر یک خیلی سر و صدا کرده بود که اینقدر سریع مجوز حضور شما را صادر کرد.
قوچان نژاد یک سال سکوت کرده بود و در آن گفتگو برای نخستین بار دلیلهای اختلافش با کارلوس کی روش در جام جهانی روسیه را به صورت جزئی گفت. گفتگو با نکونام هم خیلی نکته داشت. بخصوص درباره جدایی اش از کادر فنی تیم ملی در دوران کی روش حرف های تازه ای زد. با امیر علی اکبری هم در رینگ بوکس گفت و گو کردیم و تجربه متفاوتی برایم بود.
* از انجایی که خبرنگار هم هستین گفتگو کردن احتمالاً اتفاق مهمی نباشد اما وقتی پای آنتن تلویزیون و برنامه زنده وسط می رسد چقدر ماجرا فرق می کند؟
قطعاً مشکل تر است. شما وقتی بعنوان روزنامه نگار با فردی حضوری یا تلفنی گفت و گو می کنید، جای اشتباه دارید چون مخاطب در لحظه شما را نمی بیند و فقط خودتان و فرد مصاحبه شونده هستید. ولی وقتی در تلویزیون با چهره ای گفت و گو می کنید مخاطبان زیادی به تماشای آن نشسته اند. با عنایت به فضای حساس فعلی ورزش، گاهی امکان دارد یک جمله اشتباه چه برای مجری و چه برای فرد مصاحبه شونده، مشکل ایجاد نماید.
در فضای فعلی ورزش گاهی امکان دارد نخستین اشتباه حتی آخرین اشتباه باشد * از نخستین گفت و گوی زنده تان چه چیزی به خاطر دارید؟
یادم هست در نخستین برنامه زنده ام حسین کلهر که مجری برنامه ما بود، پس از گفتگویم به من گفت استرس نداشتی و راحت بودی. من و حسین دوستان نزدیکی بودیم، خودش هم در نخستین برنامه کنارم بود و حضورش خیلی کمک کرد. خدا را شکر خیلی استرس نداشتم ولی قاعدتاً کار سختی است. همانطور که گفتم باید در اجرا حواستان به خیلی چیزها باشد چون در فضای فعلی ورزش گاهی امکان دارد نخستین اشتباه حتی آخرین اشتباه باشد. آن زمان خیلی تجربه نداشتم و حتی محافظه کار بودم تا یک وقت جمله ای اضافه نگویم و البته ابوالفضل صفری تهیه کننده و وحید سعیدی که آن زمان سردبیر برنامه بودند به من کمک می کردند. بخصوص سعیدی که خودش اطلاعات ورزشی فوق العاده ای داشت.
* الان محافظه کار نیستید؟
زمان که می گذرد راحتتر می شوید. میهمانان مختلف می آیند، راحتتر برخی مسائل را بیان می کنید. البته همچنان باید مراقب باشید، این هم به خاطر حساسیتی که متأسفانه در فوتبال ما و بخصوص درباره استقلال و پرسپولیس وجود دارد.
* خود شما طرفدار کدام تیم هستید؟
هیچ فرقی نمی نماید. وقتی وارد این حرفه می شوید طرفداری مدلول ندارد.
من دو سه هفته با آرش برهانی یا حنیف عمران زاده چانه می زدم که بامداد بیدار شوند و بیایند. حنیف می گفت حتی در دوران بازیگری اش هم ساعت ۶ بامداد را ندیده است! آرش را هم به بهانه کله پاچه آوردیم که آخرش به او نان و پنیر دادیم! (خنده) * کدام فصل از برنامه سلام بامداد بخیر برای شما جذاب تر بود؟
فرقی ندارد هر سه فصل خوب بود و هست. فصل اول وقتی آغاز شد برنامه اوانگارد و نویی داشتیم چون برنامه های صبحگاهی پیش از این روزنامه ها و نتایج را مرور می کردند و میهمان خاصی در برنامه های ورزشی صبحگاهی نمی دیدیم. یک دلیلش هم این است که ورزشی ها اساساً سحرخیز نیستند. من در شروع فصل اول برنامه این مشکل را هم داشتم با این که ۱۸ سال روزنامه نگاری کرده بودم ولی با این وجود وقتی تماس می گرفتم و می گفتم باید هفت بامداد در استودیو باشید باورشان نمی شد اما خدا را شکر پس از یک دوره، برخی از چهره های ورزشی خودشان تمایل داشتند به برنامه بیایند. بطورمثال من دو سه هفته با آرش برهانی یا حنیف عمران زاده چانه می زدم که بامداد بیدار شوند و بیایند. حنیف می گفت حتی در دوران بازیگری اش هم ساعت ۶ بامداد را ندیده است! آرش را هم به بهانه کله پاچه آوردیم که آخرش به او نان و پنیر دادیم! (خنده)
* سوتی مهمی که تو این یکی دو سال داشتین چی بوده؟
یک بار برای معرفی بخش بعدی برنامه به اشتباه اسم بهنام بانی را بهنام بازی گفتم! بس که در فضای ورزش حل شده بودم. یک دفعه هم اسم میهمان برنامه را کامل یادم رفته بود، با این که از دوستانم بود. هر چه گشتم در نوشته هایم هم پیدا نکردم! پس از انتشار کرونا هم اینقدر فکر و ذکرم شده بود این بیماری که از میهمان می خواستم بپرسم در لیگ والیبال چند کرونائی داشت. اشتباه پرسیدم در لیگ کرونا چند والیبالی داشتیم! روز پس از صعود تیم ملی به جام جهانی علیرضا جهانبخش روی خط برنامه آمد. می خواستم حال علیرضا بیرانوند را از او بپرسم که تست کرونایش مثبت شده به اشتباه گفتم حال علیرضا جهانبخش چطور است!
* البته اینها بیشتر تپق است تا گاف....
من چون پیش از برنامه خیلی مطالعه می کنم و حتما پیش از گفتگوی روی آنتن با میهمان گپ می زنم حتی اگر ابهامی داشته باشم از خودش می پرسم و تلاش می کنم گاف بد ندهم ولی آن هم اتفاق افتاده. بطورمثال تاریخ بازی ها را جابجا گفته ام. ما یک میزی روز پنجشنبه در برنامه داریم، به اسم میز تاریخ. همراه با آقای جواد خیابانی آنرا اجرا می نماییم. چون درباره حتی ۱۰۰ سال قبل صحبت می نماییم، من سوتی هایی می دهم که آقای خیابانی به بزرگی شان آنها را زیرسبیلی رد می کند.
* میهمان تان هم سوتی بد داده؟
بله، بطورمثال هاشم بیک زاده قرار بود تولد دخترش تیارا را تبریک بگوید ولی اشتباه تولد آن یکی دخترش تیام را روی آنتن تبریک گفت! بعداً متوجه شدم این مسئله برایش شر شده چون تیارا از بامداد پای تلویزیون بود که تبریک پدرش را بشنود.
به دختر هاشم گفتند بگو استقلالی نیستی و طرفدار پرسپولیس هستی * اتفاقاً دختر کوچکش یک دفعه در برنامه شما گفت پرسپولیسی است!
این داستان دارد (خنده). بچه های پرسپولیسی در پشت صحنه شیطنت کردند و به دختر هاشم گفتند بگو استقلالی نیستی و طرفدار پرسپولیس هستی. خلاصه که هاشم پس از برنامه به دخترش می گفت آبرویمان را بردی.
* یکی از جنجال ترین اتفاق ها در این حوزه حرف هایی بود که حسین کلهر درباره لوگوی استقلال به زبان آورد.
من معتقدم اجرا در فضای ورزش هم یک فرصت است هم یک خطر. گاهی شما بیشتر در خطر هستید. مخصوصاً اگر روی آنتن بگوئید طرفدار استقلال هستید یا پرسپولیس. در آن صورت طرفداران تیم مقابل بیشتر روی شما حساس می شوند و حتی اگر حرف منطقی بزنید، آنرا به موضوع طرفدار بودن تان ربط دهند. در آن ماجرا حسین کلهر تصور می کرد شوخی عادی کرده و شاید بسیاری از خطرات این فضا آگاه نبود و البته به خاطر آن اتفاق عذرخواهی نمود.
* پس شما مخالف هستید مجری روی آنتن بگوید طرفدار کدام تیم است؟
من نمی توانم بگویم آیا مجریان دیگر که این حرف را زده اند، کارشان درست بوده یا نه؟ و شاید دلایلی که دارند، برای خودشان موجه باشد. به لحاظ کاری اما معتقدم جانبداری از یک تیم می تواند شما را در موقعیتی قرار دهد که حرف تان خریدار کمتری داشته باشد. اگر شما نظر درستی هم بدهید سریعاً آنرا به طرفداری شما ربط می دهند و دلیلی پیدا می کنند که آنرا نقض کنند.
* اخیراً دختر حسین ماهینی هم در برنامه شما شعار منشوری درباره استقلال داد که آن هم جنجال ساز شد.
بچه ها به حساسیت های موجود واقف نیستند و گاهی برداشت متفاوتی از بعضی کلمات دارند. در برنامه زنده هم این چیزها پیش می آید. ولی جا دارد از استقلالی ها تشکر کنم به خاطر رفتاری که پس از برنامه داشتند.
من روحم از این مسئله خبر نداشت و وقتی خبر دارم شدم واکنش نشان دادم و گفتم اگر شو است، بند و بساطش را جمع کنید * حرف هایی هم که درباره سجاد غریبی و مبارزه اش با مارتین فورد زدید، با واکنش هایی روبرو شد. البته اخیرا هم ویدئویی منتشر گردید که نشان می داد اظهارات آقای استکی سرمربی تیم ملی بوکس در برنامه شما که گفته بود کل ماجرا ساختگی است، درست بوده است.
رسانه ها اخیرا اعلام نموده اند کل ماجرای رجزخوانی سجاد غریبی و مارتین فورد «شو» بوده است. روزی که من در اینباره صحبت کردم، آقای استکی سرمربی تیم ملی بوکس برای نخستین بار گفتند کل ماجرا شو است. یعنی چند روز پیش از ویدئوی آخری که منتشر گردید و نشان داد در پشت صحنه کنفرانس فورد و سجاد جه خبر است. به قول آقای استکی سجاد غریبی ۴، ۵ ماه قبل سراغ ایشان رفتند و در آنجا گفته بودند سناریویی نوشته شده است. من روحم از این مسئله خبر نداشت و وقتی خبر دارم شدم واکنش نشان دادم و گفتم اگر شو است، بند و بساطش را جمع کنید چون حتی ویدئو در خارج از ایران هم بازخورد منفی داشته است. وگرنه من با هیچ ورزشکاری مشکلی ندارم و همیشه کوشیده ام به آنها احترام بگذارم. اصل اول در کار برای من احترام بوده و هست.
* اهل مچ گیری در برنامه هستید؟
یک بار هومن افاضلی بعنوان کارشناس ورزشی میهمان برنامه شده بود که قبلاً هم مربی تیم ملی امید بود و در برنامه درباره لزوم مراقبت از بازیکن های جوان حرف می زد و این که چقدر باید آموزششان داد. من هم یک باره به ذهنم رسید زمانیکه او مسئولیتی در تیم ملی امید داشت، اتفاقی در کیش رخ داد و بازیکنان تیم ملی در یکی از سفره خانه ها قلیون کشیده بودند. این ماجرا خیلی جنجالی شد. من در لحظه گفتم آقای افاضلی نکاتی که می گوئید خوب است ولی چرا در کیش مراقب بچه ها نبودید. ایشان که از دوستان خوبم است، یک باره جا خورد و آخر برنامه هم کوشش کرد جبران کند و روی آنتن گفت درست است به برنامه آمده ولی تا حالا برنامه را ندیده و اسمش را هم نشنیده. (خنده) کلاً خیلی اهل مچ گیری نیستم. یک وقت هایی می گویم میهمان بنده خدا را ساعت ۵.۵ بامداد بیدار کرده ایم و بطورمثال از کرج به تهران آمده و کلی هم در ترافیک بوده، انصاف نیست اذیتش نماییم. یک وقت هایی میهمان می گوید اقا من را ساعت ۷ بامداد می کشید استودیو سوال سخت نپرسید. منتهی با ترفندهای صبحگاهی، در حالیکه میهمان چرت می زند، سوال مان را می پرسیم!
* آدمی هستید که زیاد در برنامه با میهمان چالش کنید؟
من اهل چالش هستم اما عادتی که دارم به قول یکی از فوتبالی ها با لبخند چالش می کنم. آقای نصیرزاده هر وقت صحبت می نماییم می گوید تو خنده خنده سخت ترین سوالات را می پرسی. بعد میهمان هم قاطی می کند، همچنان لبخند می زنی. البته این که لبخند بزنیم به خاطر انرژی برنامه است. سر بامداد دوست نداریم اخمو باشیم چون خودمان به همه سفارش می نماییم لبخند بزنند.
* برخی پیش از گفتگو خودشان می گویند وارد فلان سوژه و مساله نشوید از شما هم چنین درخواست هایی داشته اند؟
من همیشه تلاشم این است سوالاتی را که مردم مطرح می کنند بپرسم. بعنوان نمونه شب پیش از مصاحبه با محمد آخوندی (مدیر اسبق روابط عمومی سازمان تربیت بدنی) بود و من می خواستم این سوال را مطرح کنم که آیا واقعاً رییس جمهور وقت علی دایی را از تیم ملی برکنار کرده بود؟ شاید برای او کمی سخت بود که من این سوال را مطرح کنم چونکه باید شفاف درباره اش توضیح می داد و ممکن بود بعضی ها ناراحت شوند. خلاصه که نزدیک آنتن گفتم می پرسم و ایشان هم در نهایت موافقت نمود. آقای آخوندی برای نخستین بار این خبر را افشا کردند که دستور برکناری علی دایی از نهاد ریاست جمهوری وقت صادر شده بود. این خبر بازخوردهای بسیار زیادی هم داشت چونکه به صورت غیررسمی بارها مطرح شده بود اما هیچ مقام مسئولی به ٌصورت رسمی آنرا تأیید نکرده بود. ظهر همان روز هم با آقای دایی که صحبت می کردیم می گفت من که ۱۲ سال این حرف را می زدم و می گفتم رییس جمهور من را برکنار کرده. حالا هم تائید رسمی شده.
* چقدر از این موارد به اشراف خود شما به حوزه ورزش بازمی گردد.
بالاخره من در حوزه خبرنگاری هم همیشه اهتمام داشته ام سراغ سوژه های داغ و تازه بروم. در حوزه اجرا هم تلاشم همین بوده که علاوه بر استفاده از دایره اطلاعاتم، بهترین میهمان را در بهترین زمان ممکن دعوت کنم تا حرف برای گفتن وجود داشته باشد. شخصاً به سرک کشیدن ها و رفتن سراغ مسائل ناگفته علاقه مندم. میهمان هایی که ما می آوریم احتمالاً قبل تر در برنامه های دیگر هم حضور داشته اند اما تلاش ما این است بگونه ای بحث را با آنها جلو ببریم که حرف های تازه ای بیان شود. در مواردی در لابه لای یک گفتگو ناگهان نکته ای به ذهنم می رسد که اتفاقاً مطرح کردن آن بازتاب بسیاری هم پیدا می کند و در مواردی هم با طراحی مشخص از قبل درباره یک موضوع، ابهامات در رابطه با آنرا مطرح می کنم.
* به یاد دارید که بیشترین استرس را برای چه برنامه ای تجربه کردید؟
برنامه ای بود که محمد نوازی قرار بود میهمان حضوری ما باشد. تا پای آنتن و لحظه ای که قرار بود جلوی دوربین بروم، تلفن همراهش را جواب نمی داد. حساسیت بسیار زیادی هم دارم که برنامه با حضور میهمان باشد. شاید تنها ۱۰، ۱۱ برنامه در طول این دو سال و اندی بدون میهمان مانده باشد. روزی که نوازی پاسخ تماسهای من را نمی داد، به کل بهم ریخته بودم و قرار بود چند خبر مهم را هم درباره ماجراهای تیم ملی و شکایت ویلموتس بخوانم. آخر سر هم مهمانم نیامد. روز خیلی سختی برایم بود و استرس آن روز را هیچ وقت تجربه نکرده بودم.
* اتفاق غیرمنتظره ای برایتان روی آنتن رخ داده است که برای خودتان جالب باشد؟
جالب ترین آنها روزی بود که گوشی فیروز کریمی روی آنتن زنگ خورد و جواب داد. ویدئوی این اتفاق خیلی وایرال شد و بعضی ها می گفتند هماهنگ شده بود ولی اصلاً چنین چیزی نبود. ایشان در این ساعت قراری داشت اما چون بخش ورزش دیرتر شروع شد دوستشان زنگ زد و جواب دادند که دیر می رسند. سلام ما را هم به رفیقشان رساندند!
* برخلاف برخی مجری های ورزشی شما تا امروز نظر جنجالی درباره تیم های استقلال و پرسپولیس نداشتید. ملاحظات را رعایت می کنید؟
انتقادهایی به بازیکنان، مربیان یا مدیران و مسؤلان هر دو تیم داشته ام اما تلاش می کنم نظر شخصی در این حوزه ها مطرح نکنم. بطورمثال همیشه منتقد شدید این نوع رفتار در قراردادهای بازیکنان خارجی بوده ام و انتقاد جدی به دو باشگاه داشته ام.
* اتفاقاً هواداران نسبت به نظرات انتقادی خیلی واکنش نشان نمی دهند، بیشتر نسبت به تکه پرانی و کل کل های مرسوم هواداران از طرف برخی مجریان حساسیت نشان می دهند.
بله. من خودم تلاش می کنم اگر موضوعی را هم می خواهم طرح کنم آنرا در چارچوب سوال از میهمان برنامه مطرح کنم. غالباً هم موضوعات و میهمانان به روز داریم و در چارچوب گفتگوی صبحگاهی با مهمانان، تلاش می نماییم برخی مسائل جدی را هم مطرح نماییم. در صفحه شخصی ام در فضای مجازی خیلی مخاطبان پیام هایی را می دهند و واقعاً اگر ابهامی برای آنها به وجود آمده باشد حتما تلاش می کنم به آنها پاسخ دهم و ابهامات را رفع کنم. بالاخره وقتی در مقام مجری حضور داری، باید حساسیت های هواداران را هم درک کنی.
* کمی از چالش های خود برای تثبیت شدن در عرصه اجرا بگویید، چقدر تلاش می کنید بیشتر در فنون اجرا مسلط شوید؟
من معتقدم اجرا مانند خبرنگاری، هیچ انتهایی ندارد. روزی که احساس کنی به قله رسیده ای، دقیقاً همان روز زمین خواهی خورد. در خبرنگاری همیشه این نگاه را داشتم که هر روز باید بهتر از روز قبل باشم و در عرصه اجرا هم دقیقاً همین رویکرد را دارم. از روز اول بسیار در این حوزه دغدغه داشتم و از مجریان دیگر کمک می گرفتم. همیشه منتقد اصلی خودم بودم. با هر اشتباه بیشتر از هر فرد دیگری خودم را شماتت می کنم.
* از کدام مجریان بیشتر کمک می گرفتید؟
سید حسین حسینی که از فصل اول «سلام بامداد بخیر» با ما همراه بود مثل یک معلم در کنارم بود. از زنده یاد خانم معصوم نژاد گوینده رادیو و مجری تلویزیون هم که به علت کرونا درگذشتند، بسیار آموختم. هنوز هم دوست دارم چیزهای بیشتری در حوزه اجرا یاد بگیریم و مدام در این حوزه تمرین دارم. معمولا اجرای همکارانم در برنامه های بامداد گاهی دیگر را هم رصد می کنم.
* چقدر اجرا در تلویزیون طی دو سال قبل برای شما حاشیه به همراه داشته است؟
من همیشه کوشیده ام از حاشیه دوری کنم. خودم را خیلی درگیر یکسری مسایل نمی کنم، بخصوص در فضای مجازی. همیشه به نظرات دیگران احترام گذاشته ام. از روزی هم که به تلویزیون آمدم می دانستم که این جایگاه حساسیت های خودرا دارد. بالاخره مدیران شبکه سه و آقای پروینی تهیه کننده برنامه به من بعنوان یک چهره جوان در زمینه اجرا اعتماد کرده اند و من باید پاسخگوی این اعتماد باشم. از آنجاییکه قبل از ورود به اجرا تجربه روزنامه نگاری داشتم، نسبت به حساسیت های حوزه ورزش اشراف دارم و تلاش می کنم به سمت حاشیه نروم.
منبع: هنر شهر
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب