چالش های مرمت آثار تاریخی به بیان محمدحسن محبعلی

می خواستند خدمات بهداشتی مسجد شاه را به مغازه تبدیل کنند!

می خواستند خدمات بهداشتی مسجد شاه را به مغازه تبدیل کنند! هنر شهر: محمدحسن محبعلی از مشکلات ساختاری و چالش هایی که در مرمت آثار تاریخی وجود دارد و دست اندازی ها و کوتاهی هایی که می شود، و همین طور از دوران ریاست حمید بقایی در میراث فرهنگی که مرمت را از مسیر خود منحرف کرد، سخن گفت و به تجربه های خود در جریان مرمت و بازسازی های مسجد شاه، سبزه میدان تهران و کاخ گلستان اشاره نمود.


به گزارش هنر شهر به نقل از ایسنا، در حوزه مرمت و حفاظت آثار تاریخی، دیدگاه های اساتید و پیشکسوتان این حوزه همیشه چراغ راهی برای بهبود روش ها و روبرو شدن با چالش های موجود بوده است. محمد حسن محبعلی، از چهره های ماندگار این حوزه، به عنوان یکی از اساتید برجسته مرمت، تجاربی گرانبها و نگرش هایی عمیق درباره ی وضعیت فعلی و آینده این رشته دارد.
این چهره ماندگار میراث فرهنگی در گفتگویی به مشکلات ساختاری و چالش هایی که در حوزه مرمت آثار تاریخی وجود دارد، اشاره نموده است. همچون این مشکلات می توان به نارسایی های منابع مالی، کمبود نیروی انسانی ماهر، و فقدان برنامه های آموزشی و پژوهشی مناسب اشاره نمود.
چه تفاوتی میان کارشناسان قدیم و امروز می بینید. ارتباطی میان انتقادهای وارد به وضعیت پروژه های حفاظت و مرمت از نظر برنامه ها، مدیریت و کارشناسی وجود دارد؟
پس از حمید بقایی - رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد - کارشناس ها رفتند و دیگر کارشناس رسمی با سابقه استخدام نکردند. همین آقای رایتی مقدم سال ۱۳۵۰ همراه ۶۰ نفر کارشناس استخدام شدند، سه ماه در سازمان، آموزش نظریه دیدند و سه ماه آقای پیرنیا، آقای سرفراز در کارگاه ها با آنها کار کردند، پس از ۶ ماه حکمشان را دادند. خانم بزرگمهری و چند نفر دیگر هم جزو این گروه بودند. حالا من و دانشدوست و سعیدی و... از قبل بودیم، سال ۱۳۴۴ استخدام شدیم. ولی این۶۰ نفر که استخدام کردند هم انتخابشان درست بود (با آزمون ورودی)، هم آموزش درست دیدند که کار خوب انجام بدهند.
به اعتقاد من پروژه های مرمت باید بصورت اَمانی صورت گیرد، نه بصورت پیمانی. ما اَمانی کار می کردیم. برای سازمان برنامه می نوشتیم که بطورمثال به ۲۰ نفر بنا هر کدام با دستمزد ۱۰ میلیون تومان نیاز است (این عدد آن زمان اعتبار خیلی زیادی بود)، سازمان برنامه تصویب می کرد، ما گزارش می دادیم و اعتبار را می گرفتیم. کسی عجله نمی کرد. اما در کار پیمانی، پیمانکار تا ببیند مدت کار ۲ ماه است، عجله می کند و اصلاً کار درست انجام نمی دهد. الان هم که اوراق قرضه می دهند. مثال از کار امانی بزنم، مسجد جامع و چند جای دیگر ساوه را به مهندس فرهنگی داده بودم. واقعا زحمت کشید، خوب و با مطالعات کار کرد. چه مرمت قشنگی در مسجد جامع ساوه انجام داد، طرح گنبد را آقای شعرباف (اصغر) کشید و اجرا کرد.
استاد اصغر (شعرباف) خدا بیامرز، برای کاشی گنبد ساوه که قالب و ترکه هاش را آماده کرده بود گفت چیدن آن، کارِ اوستا هاشم است که مشهد بود. ما دعوت کردیم اوستا هاشم شش ماه آمد ساوه، ترکه ها را سوار کرد. یعنی انتخاب می کردند چه کسی بهتر این کار را انجام می دهد. امروز پیمانکار که با این دقت کار نمی کند، هرکس کمتر قیمت بدهد کار را می گیرد، بعد هم می بیند دارد ضرر می کند سَمبَلکاری آغاز می شود، پیمانکاری هم بلایی است برای سازمان میراث فرهنگی.
میراث فرهنگی باید کارشناس خبره داشته باشد، کار را تعیین کند، کار را تحویل بدهد، نظارت کند و کار را تحویل بگیرد. کار حفاظت و مرمت که شوخی نیست، به پیمانکار بدهی و بگویی برو کار را انجام بده! سازمان هم امروز کارشناس ندارد.
استادهای میراث فرهنگی افرادی همچون مهندس رایتی مقدم، مهندس اولیاء، مرحوم خلیلیان، حاج سید جوادی، توحیدی، حیدری، وهاب زاده، آقاجانی خدا بیامرز، خانم شیبانی و خانم بزرگمهری بودند. همه این همکاران، کمک من بودند.
در برنامه هفتم توسعه، حریم بناها و محوطه های تاریخی با چالش های جدی روبه رو شده است. اهمیت این مسئله و تأثیرات منفی طولانی مدت آن علاوه بر میراث فرهنگی و تأثیر مخرب تدوین این دست طرح ها، بدون حضور کارشناسان خبره، روی تاریخ معماری و شهرسازی ما چگونه خواهد بود؟ آیا تهدیدی مهم برای هویت ایرانی است، تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن را به چه صورت می بینید؟
ما قوانین خوبی در سازمان میراث فرهنگی تهیه و تصویب کردیم همچون قانون تعیین حریم که تصویب و به ۱۱ ارگان و وزارت خانه هم ابلاغ گردید. تعیین حریم از ثبت بنا مشکل تر است. بنا ثبت می شود، ولی حریم تیغ دو طرفه است، این طرف را بگیری بنا را می برد، آن طرف را بگیری مردم را می برد. بدین سبب باید خیلی هوشیارانه تعین حریم کنید که نه بنا از بین برود، نه مردم ضرر کنند. حریم خودبه خود محدودیت هایی ایجاد می کند، نمی شود کنار یک بنای دو طبقه هشت متری ثبت شده، یک بنای پنج طبقه ساخت، باید نما و عملکردش هماهنگ باشد، لرزش نداشته باشد، آبریز نداشته باشد، ارتفاع بالا نزند، همه این مسایل باید در حریم لحاظ شود. در بند ۱۲ اساسنامه سازمان میراث فرهنگی، حریم جزء وظایف میراث فرهنگی است، طراحی داخل حریم هم جزو وظایف میراث فرهنگی قید شده و میراث فرهنگی حتی حق وتو هم دارد، یعنی اگر در کمیسیون شهرسازی ۶ نفر با حریم مخالف باشند، میراث فرهنگی موافق باشد، کافی است و حریم تصویب می شود. دو مرتبه وزارت مسکن به این بند حمله کرد که این بند را از اساسنامه بگیرد، ولی مجلس قبول نکرد.
در مورد برنامه هفتم توسعه، با این برنامه ای که تهیه کردند تمام حریم ها ازبین می رود، یعنی اصلاً در آن حریم لغو شده است. ما دو بار نامه نوشتیم، یکی به آقای رییس سازمان (وزارتخانه) میراث فرهنگی، یکی هم به آقای رییس جمهور، این نامه را من و آقای رایتی مقدم نوشتیم و آقای دکتر قلی نژاد هم پیگیر آنست که این بند را باطل کنند. با توجه به این بند، حریم کلاً از بین می رود، نمونه آن هم سبزه میدان است. در سال ۷۷-۱۳۷۶ شمسی از شهرداری پروانه گرفت تا در سبزه میدان بنای هشت طبقه بسازد. ساخت ساختمان شروع شد، به سطح زمین که رسید، من رفتم شکایت کردم و محکوم شدند. شخص دارای پروانه (ذینفع) اظهار داشت که ۸۰۰ میلیون تومان به شهرداری پول دادم، پول من را بدهید. گفتم ما که خطا نکردیم تو خطا کردی، شهرداری خطا کرده، برو از شهرداری بگیر. در نهایت وزیر وقت مسکن (دکتر عبدالعلی زاده) ضرر و زیان را جبران کرده و پروانه را باطل می کند و ساختمان در حد همان دو طبقه زیرزمین باقی می ماند که هم اکنون طلافروشی شده است. البته اخیراً به من اطلاع دادند که مقرر است باردیگر ساخت وساز در سبزه میدان شروع شود!
ببینید، ما ایرانیها هم از نظر معماری و هم از نظر شهرسازی خیلی پیشرفته بودیم، ما فضاهای مُبدل داشتیم، سبزه میدان فضای مبدل است، یعنی مردم وارد یک میدان می شوند، آرامش پیدا می کنند و بعد وارد بازار می شوند. پیشخوان مسجد شاه یک فضای مبدل است، مردم وارد آن می شوند، حمام و غیره داشت، حتی در کتیبه اش هم نوشته بود «خدا لعنت کند کسی که این حمام را خراب کند»، یعنی پیش از ورود به مسجد غسل هم می کردند، این یک فضای مبدل بود، یا جلوی کاخ گلستان. آن دایره مدرسه مروی، فضای شهری است، میدان برای حضور و هدایت مردم است. سردر باغ ملی زمان رضاشاه، این ها فضاهای شهری را تعریف می کردند، این فضاها باید امنیت داشته باشد، آرامش داشته باشد، مردم با یک آرامشی داخل این فضاها وارد می شدند. فضاهای مبدل سرشار از معناست. یعنی آرامش پیدا کن وارد بازار شو، آرامش پیدا کن وارد مسجد شو، از آن فضای شلوغ با سلسله مراتب وارد شدن. اینها جزیی از فرهنگ ما بوده و هست. حیف است که ما این گذشته زیبا و چنین تفکر و معنایی را از دست بدهیم. هنگامی که سبزه میدان و یا پیشخوان مسجد شاه از بین برود، یعنی شهرسازی ما دارد تخریب می شود.
در بافت های تاریخی، جایی که ما به دنیا پُز می دهیم، شهرسازی داشتیم و در کارمان تفکر انسان دوستی وجود داشته، تراکم فروخته می شود. معماری ایران هویت دارد. اروپا، چین، هند، یونان، همه آنها معماری دارند، ولی معماری ایران چیزی اضافه دارد، هویت دارد، یعنی آن اعتقاد و اخلاق انسانی در طراحی گنجانده می شد.
در بازسازی دو رویکرد وجود دارد: نخست برای حفاظت و سپس برای احیاء، اما من رویکرد سومی را برای بازسازی قائل هستم و آن«بازسازی هویتی» است. برخی از بناها هویتشان مهم می باشد، یعنی مردم باید بدانند این بنا را برای چه ساختند. چرا ایوان کاخ فیروزآباد را بازسازی کردم؟ مرحوم دکتر شیرازی و مهندس مهریار ابتدا به آن اعتراض کردند. گفتند بنای ساسانی را بازسازی نمی کنند. گفتم این بنا هویتش از بین رفته است. مطالعه کرده بودم، گفتم اینجا مهتابی بوده، طلوع خورشید، چشمه مقابل آن و آن دشت سبز از ایوان دیده می شد. اینجا بهشت واقعا به مفهوم واقعی دیده می شد. آنجا عبادت می کردند. بدین سبب از چشمه تا ایوان را گمانه زدیم، پله هایی عین پله های تخت جمشید به دست آمد و محل ورودی و ایوان اصلی مشخص شد.
نمونه دیگر بازسازی هویتی که انجام دادم، سردر مسجد جامع ورامین که مربوط به دوران اسلامی است و یک سوم آن ریخته بود، تزئینات آن کاشی معرق بود. سردر را طراحی کردم، البته شورای فنی طرح را تصویب کردند و بعد بازسازی آن انجام شد. گفتند چرا سردر را بازسازی کردی؟ گفتم این مسجد پیش از زلزله ری با سردری بلند با کاشی معرق، خارج از شهر تولید شده بود؛ به شکلی که از شهر دیده می شد و دعوت کننده بود. مردم هم زیبایی آنرا می دیدند و طرف مسجد کشیده می شدند. اما داخل مسجد ساده بود.
حتی با اوقاف هم که حق شرعی دارد، مشکلاتی داریم. اوقاف قانون خودش را اجرا می کند. کار فنی که با شرع صورت نمی گیرد. ما که نمی خواهیم، گناه نماییم. بطورمثال می گویند کنار مسجد جامع، شبستان جدید بسازیم. می خواهند برای درآمدزایی و به اسم شبستان تغییر کاربری بدهند. حتی اگر برای درآمدزایی هم نباشد باز هم اجازه ندارند. مثل این که بخواهند کنار مسجد جامع تاریخی ورامین یک شبستان آهنی بسازند!
هم اکنون، مشاور مسجد شاه هستم (مسجد امام خمینی)، طراح و ناظر آن هستم، واقعاً اگر من نبودم این مسجد از بین رفته بود. دوتا مثال خدمت شما می زنم، می خواستند خدمات بهداشتی مسجد شاه را تبدیل کنند به مغازه! طرح داده بودند که کف صحن مسجد را به ابعاد ۲۰×۴۰ متر گودبرداری کنند، ۴ متر از سطح پایین بروند و آنجا توالت بسازند. خیلی به من برخورد، گفتم اینجا دیگه میراث فرهنگی نیست اینجا اعتقادم، دینم است، به دینم برخورد. جلوی امام جماعت را گرفتم، گفتم حاج آقا می دانید، اهل تسنن با کفش کف صحن مسجد نمی روند؟ یعنی صحن مسجد هم مقدس است و باید مطهر باشید، بعد شما می خواهید کفِ مسجد توالت درست کنید! خیلی عذر می خواهم ۵۰ درصد هم ایستاده ادرار می کنند و با کفش های کثیف می آیند داخل صحن مسجد، صحن مسجد کلاً نجس می شود. این کار درست است؟ سنی ها غلط می گویند؟ ما درست می گوییم؟ امام جماعت اظهار داشت که درست می گویید و کار خوبی نیست.
باز خودِ امام جمعه می اظهار داشت که ما ۱۰ تا دَکه توی حیاط بزنیم برای کتابفروشی و کارهای فرهنگی! گفتم «حاج آقا این صحن مسجد نَمازدارد، الان می گویید کتابفروشی ولی فردا پفک. فروشی می شود، مثل باغ دولت آباد یزد که دکه زدند و روی تابلوها عکس پفک است. فردا می خواهید از مسجد عکس بگیرید، عکس پفک هم داخل آنست. آن همه فضای باز بیرون مسجد است، بروند بیرون مغازه بسازند. همین پیشخوان مسجد هم قبلاً یک فضای سبز داشت که مردم می آمدند آنجا. یک تنه درخت خشکیده از زمان قاجاریه باقیمانده که کنار ورودی یک مغازه است. مغازه دار درخواست کرده بود که تنه این درخت را بِبُرد تا یک متر بیشتر به فضای مغازه اش اضافه شود. موافقت نکردم و گفتم تنه این درخت خشکیده نشان میدهد اینجا زمان قاجار فضای سبز بوده است.
این مسجد گره بازار است و بین الحرمین یعنی همین؛ هم بازار است، هم مردم راه می روند، هم شکستگی دارد، یک طرف مسجد عتیق است و یک طرف مسجد شاه. نه مثل بین الحرمین شیراز که آمدند ۸۰۰ متر در ۳۰۰ متر بافت تاریخی را صاف کردند که بگویند بین الحرمین. در هرصورت اهتمام کردم این مسجد را هم حفظ کنم و هنوز هم یک شنبه ها می روم آنجا. چه در مسجد کار کنند و چه کار نکنند، آنجا را تنها نمی گذارم و از این نظر فهمیده اند که زورشان به من نمی رسد. برای همین چندین بار به میراث فرهنگی مرکز و به میراث فرهنگی استان تهران نامه نوشتند، آنها هم کتباً جواب دادند تا محبعلی است ما آنجا کاری نداریم.
صیانت از عرصه و حریم راهکار دارد. یک راهش کاری است که در سعدالسلطنه قزوین انجام دادیم. شهرداری می تواند به مالکان بافت تاریخی، خارج از بافت تاریخی امتیاز تراکم دهد و آنها امتیاز تراکم شان را در بافت جدید شهر بفروشند، یا زمین معوض بدهد. در تمام اروپا شهرداری ها از میراث خود حفاظت می کنند. سال ۲۰۰۵ با آقای مهندس مهدی مجابی از بافت قدیم شهر لیون فرانسه بازدید کردیم. شهردار توضیح داد که سال۱۹۸۰ آنجا نااَمن بود و کسی جرأت نمی کرد که شب ها داخل بافت بیاید. همان سال میراث فرهنگی برای ساماندهی بافت طراحی کرد. تاثیر مثبت این طرح به قدری بود که بافت تاریخی، ساعت ۱۱ شب به قدری شلوغ بود که نمی شد آنجا راه رفت، درحالیکه بافت جدید بطورکامل خلوت بود.

آیا آموزش دُرست می تواند چاره ای برای این مشکلات باشد؟

حفاظت و مرمت از میراث فرهنگی نیازمند ۷۰ درصد پژوهش و ۳۰ درصد اجراست. این۷۰ درصد مربوط به شناخت است، کلاس می خواهد. ما گفتیم که اگر خودمان کارشناس تربیت نماییم خیلی فرق می کند تا این که بطورمثال در دانشگاه تهران، استادی که تا حالا یک بنا را مرمت نکرده، با امثال ما که حداقل ۵۰ مسجد بزرگ مملکت را طراحی، نظارت و مرمت کردیم، فرق می کند. تعریفی که ما از مسجد داریم با کسی که تعمیر نکرده باشد، فرق می کند. دکتر حجت برای همین مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی را راه اندازی نمود. اظهار داشت که همه شما استاد این مرکز هستید و بجز شما، میراث فرهنگی را چه کسی باید درس بدهد؟ تا ورودی پنجم، فارغ التحصیل های مرکز را استخدام کردیم. امروز باید در آن مرکز آموزش می دادیم و بازهم کارشناس تربیت می کردیم، حتی اگر فارغ التحصیل های مرکز را هم استخدام نمی کردیم. حضور این مرکز آموزش ضروری بود. منحل کردن مرکز آموزش میراث فرهنگی هم از زمان (حمید) بقایی شروع شد.
این هم سفارش من برای نسل جدید: کارشناسان فارغ التحصیل مرمت باید ۵ سال در کارگاه های حفاظت و مرمت با افراد صاحب نظر، مرمت را تجربه کنند و بعد مسئولیت قبول کنند. یعنی با وجود این که دانشکده می روند و مدرک هم می گیرند، اما این پنج سال خیلی مهم و اثرگذار خواهد بود، چون کم کم تجربه در اختیارشان قرار می گیرد.
با وجود سال ها کار، هنوز هم با دیدن تجارب استادان گم نام گذشته، چیزهای تازه می آموزم. به عنوان نمونه در زمان رضاشاه یک معمار، کار حفاظتی مهمی روی حوض فتحعلی شاه در کاخ گلستان انجام داده بود. می دانید در ایران حوض ها همیشه کوتاه بوده اند. به جهت اینکه حوض آیینه آسمان است، حوض باید اینقدر ساده و کوتاه باشد که بتواند نمای ساختمان را نشان بدهد، بطورمثال در چهل ستون اصفهان و یا در خانه بروجردی ها. اما در کاخ گلستان حوضی وجود داشت که فاقد خاصیت های حوض ایرانی بود، یک حوض با ارتفاع زیاد، با کاشی های صنعتی زشت و یک شیر هم گذاشته بودند در کمر حوض! گفتم این حوض تاریخی نیست، باید جمعش کنم. یک گمانه گوشه حوض زدیم، دیدیم محل گمانه خالی شد و خاک پایین رفت. مشخص شد پس از انقلاب، ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر روی حوض زمان رضاشاه اضافه کرده بودند. در دوره رضاشاه هم روی حوض فتحعلی شاه، که سنگ یشم بود، یک حوض ساخته بودند.
معمار زمان رضاشاه، روی سنگ دوره فتحعلی شاه و به فاصله پنج سانتیمتر از آن میلگرد را مثل U تا کرده، دورتادور را میلگرد گذاشته بود. سپس روی آن توری کشیده و روی توری هم گونی کشیده بود که البته گونی پوسیده بود. دلیل هم داشت، با این کار سنگ حوض حفظ شده بود که شیره بتن روی سنگ نریزد. اگر این کار را نکرده بود، این حوض خودبه خود تا حالا نمانده بود، سنگ یخ میزد، می ترکید. با تعریف ما یک کار حفاظتی انجام شده بود. ظرف ۱۰ روز این حوض های جدید و پهلوی را جمع کردیم و حوض دوره فتحعلی شاه از سنگ یشم که ۹۰درصد آن سالم مانده بود، با ۱۰ درصد کار مرمت احیاء کردیم. آیا امروزه در برخورد با چنین مواردی اینطور عمل می شود؟ نخستین کاری که می کردند کلنگ می گرفتند و می زدند سنگ را خرد می کردند و از نو می چیدند.
منبع گفت وگو: فصلنامه خبری مرمت، پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی، سال ۲، شماره۶، زمستان ۱۴۰۳. صص ۵۴-۳۷.





منبع:

1404/02/13
10:49:59
0.0 / 5
15
تگهای خبر: آموزش , استخدام , برنامه , پژوهش
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۴
هنر شهر

پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

هنر شهر

هنر و فرهنگ شهری - هنر شهر، نبض هنر خیابانی ، رنگ زندگی

honareshahr.ir - تمامی حقوق مالکیت معنوی سایت هنر شهر محفوظ است